جستجو:
چون هنوز به گمان خودم چیزی ننوشته ام یا چیزهایی که دلم می خواست ننوشته ام. برای عمری پنجاه و دو سه ساله. نوشتن سی و چند داستان کوتاه گیرم موفق، به قول اهل ادبیات ارزشمند و خواندنی
البته واضح و مبرهن است که نوشتن از آجر بالا انداختن بهتر است. هم درآمدش بیشتر است، هم زحمت‌اش کمتر.از توش هم یه نون و آپارتمانی در می‌آید. حالا بعد از سی سال نوشتن می فرمایید چکار کنیم؟حالا که تازه تازه یک سرقفلی پیدا کرده‌ایم، ول کنیم برویم دنبال یک کار دیگر.آن هم در این واویلای بیکاری.
سوای شیطنتت در واژه ” هنوز ” و تلخی آن ، از آن سوال های سخت و تکراری کرده ای که باید در جوابش یک کتاب نوشت و ...
مجلس دوم در مزایای شهروند موهوم و بی درجه در جهان درجه اعلای سوم عظّم الله شأ نُه بیت:فکر نکن شیرم و بس بر زمین چرخ سماع ام ترکانده تیوب
خطابه ی اول اندر یافتن ِ ادیب خودنویس،مجرمان را وکت بسته تحویل دادن او،محرکان را
چرا ادبیات ؟ اجازه بدهید بگویم چرا شعر ؟ من که شاعرم وارث تاریخ و فرهنگی هستم که جز شعر مجالی برای دم زدن نداشته است و من نیز – در فردیتم – جز جبر تاریخی شعر هوای دیگری برای نفس کشیدن نشناخته ام .
وقتى بعد از سى چهل سال سروکله‏زدن با کارهاى مختلف و آدم‏هاى مختلف و مشقت‏هاى گوناگون به جایى مى‏رسى که خیال مى‏کنى جاى توست، و آن جاست فقط که انگار آزادى، و مى‏توانى خودت را ول کنى و فقط در قید به‏تر ساختن و به‏تر ساختن باشى و ناگزیر نیستى خودت را، یا دیگران را، یا شاید چیزى دیگر را خراب کنى، چیزهایى که دوست‏شان دارى، آن وقت بعید است که آن جا را ول کنى.
در طرح عنوان می توان پیش فرضی را در مورد فلسفه ی نوشتن ردیابی کرد.قید”هنوز” چنان روح گداز و نخراشیده و در عین حال تیز و کاری است که معلوم می کند احتمالا در نگاه طراح ،امر نوشتن ارتباط مستقیمی با اوضاع و احوال بیرونی دارد و گاهی لازم است و یا ناچار است که متوقف یا لااقل کند و کمرنگ شود.اگر این نگاه را همین طور ادامه دهیم و فرض مان را درست تلقی کنیم قاعدتا در شرایط شوخ و شنگی و سرخوشی جامعه باید خط تولیدمان را به مرز انبوه برسانیم و به عکس در شرایط ناگوار و نامردمی ،قلم را پرت کنیم توی سر و صورت مسببین فرضی یا واقعی .
اعتقاد بر آن است که چالش واقعي افراد اين است که بتوانند در دنيايي که تنها هستند و سرانجام بايد با مرگ روبه‌رو شوند، زندگي کنند. بنابراين درمان‌گران بايد به افراد کمک کنند تا مسيرهايی براي مشارکت در جهت ايجاد رفاه در جامعه پيدا کنند. درمان در ديدگاه رولو مي، ما را به سمت درمان وجودي هدايت مي‌کند.
تعداد : 42     صفحه 4 از 5     صفحه قبلی1    2    3    5       صفحه بعدی