ابوتراب خسروی چرا هنوز می نویسد؟ 0

ابوتراب خسروی چرا هنوز می نویسد؟

احتمالا ادبیات به دلیل نداشتن مابه ازایی در جهان واقع انسانی ترین هنر محسوب می شود بدین دلیل که مصالح و مفاهیم ادبیات همچون نقاشی یا موسیقی عینی نیست بلکه متشکل از مفاهیم مجرد ی می باشد که حاصل تصور وتخیل و انتزاع است .بنا بر این اندیشه ،اصلی ترین عامل در خلق و پدید آوری ادبیات هست .

محمد کشاورز چرا هنوز می نویسد؟ 0

محمد کشاورز چرا هنوز می نویسد؟

چون هنوز به گمان خودم چیزی ننوشته ام یا چیزهایی که دلم می خواست ننوشته ام. برای عمری پنجاه و دو سه ساله. نوشتن سی و چند داستان کوتاه گیرم موفق، به قول اهل ادبیات ارزشمند و خواندنی

عباس مخبر چرا هنوز می نویسد؟ 0

عباس مخبر چرا هنوز می نویسد؟

البته واضح و مبرهن است که نوشتن از آجر بالا انداختن بهتر است. هم درآمدش بیشتر است، هم زحمت‌اش کمتر.از توش هم یه نون و آپارتمانی در می‌آید. حالا بعد از سی سال نوشتن می فرمایید چکار کنیم؟حالا که تازه تازه یک سرقفلی پیدا کرده‌ایم، ول کنیم برویم دنبال یک کار دیگر.آن هم در این واویلای بیکاری.

سیروس نوذری چرا هنوز می نویسد؟ 0

سیروس نوذری چرا هنوز می نویسد؟

چرا ادبیات ؟ اجازه بدهید بگویم چرا شعر ؟ من که شاعرم وارث تاریخ و فرهنگی هستم که جز شعر مجالی برای دم زدن نداشته است و من نیز – در فردیتم – جز جبر تاریخی شعر هوای دیگری برای نفس کشیدن نشناخته ام .

حسین سناپور چرا هنوز می نویسد؟ 0

حسین سناپور چرا هنوز می نویسد؟

وقتى بعد از سى چهل سال سروکله‏زدن با کارهاى مختلف و آدم‏هاى مختلف و مشقت‏هاى گوناگون به جایى مى‏رسى که خیال مى‏کنى جاى توست، و آن جاست فقط که انگار آزادى، و مى‏توانى خودت را ول کنى و فقط در قید به‏تر ساختن و به‏تر ساختن باشى و ناگزیر نیستى خودت را، یا دیگران را، یا شاید چیزى دیگر را خراب کنى، چیزهایى که دوست‏شان دارى، آن وقت بعید است که آن جا را ول کنى.

احمد اکبرپور چرا هنوز می نویسد؟ 0

احمد اکبرپور چرا هنوز می نویسد؟

در طرح عنوان می توان پیش فرضی را در مورد فلسفه ی نوشتن ردیابی کرد.قید”هنوز” چنان روح گداز و نخراشیده و در عین حال تیز و کاری است که معلوم می کند احتمالا در نگاه طراح ،امر نوشتن ارتباط مستقیمی با اوضاع و احوال بیرونی دارد و گاهی لازم است و یا ناچار است که متوقف یا لااقل کند و کمرنگ شود.اگر این نگاه را همین طور ادامه دهیم و فرض مان را درست تلقی کنیم قاعدتا در شرایط شوخ و شنگی و سرخوشی جامعه باید خط تولیدمان را به مرز انبوه برسانیم و به عکس در شرایط ناگوار و نامردمی ،قلم را پرت کنیم توی سر و صورت مسببین فرضی یا واقعی .