هنگامی که همه چیز در تاریکی نهان میشود٬ تنها با حرکت کردن میتوان میان نبودن چیزها و ندیدن آنها تمایز گذارد٬ اونو و هیجیکاتا در تاریکی گام برداشتند. آنها دریافته بودند که زبانِ بدنِ انسانِ پیشا-جنگ توان روایت شقاوتی که بدن و روان انسان در سالهای جنگ متحمل شده است را ندارد. بدن پسا-جنگ در دایره زبانیِ حرکاتِ بدنِ پیشا-جنگ گنگ و ناگفته باقی میماند. قدم مهم هیجیکاتا و اونو جستن و آفریدن این زبان حرکتی تازه است. تاتسومی هیجیکاتا و کازوئو اونو با دوری گزیدن از آموزههای رقص معاصر ژاپنی٬ که به شدت تحت تاثیر رقص غربی و تئاتر نو ژاپن قرار داشت تلاش کردند تا زبانی دیگر برای بیان بدن درهم شکسته و شکنجهدیده ژاپنی بیافرینند.